baby fat

ترجمه: چربی موقتی نوزادان تازه بدنیا آمده- (کاشانی) باد راه!

کاربرد: حاکی از تپل بودن نوزادان در هنگام تولد که بعد از مدتی محو می شود.

مثال: لپ های او وقتی جوان هم شده بود هنوز تپل بود، که جوان تر از ان چیزی که بود جلوه می کرد.

He still had baby fat in his cheeks as he entered adolescence, which made him appear much younger than he really was.

(مترجم: مهین فر)