hack someone or something apart

ترجمه: 1- مثله کردن- تکه تکه کردن 2- به باد انتقاد گرفتن

کاربرد: در معنای دوم  مجازا حاکی از انتقاد شدید از فرد

مثال یک: قصاب مرغ را تکه تکه کرد.

The butcher hacked the chicken apart.

مثال دو:  منتقد تمامی بازیگران نمایش را به باد انتقاد گرفت.

The critic hacked apart all the actors in the play.

مترجم: مهین فر