اصطلاح موردنظر خود را اینجا بیابید...
(as) cocky as the king of spades
ترجمه: انگار ملکه ویکتوریاست! - مغرور و پر افاده - از دماغ فیل افتاده
کاربرد: حاکی از خودبزرگ بینی فرد
مثال: اگه می خواهی لاف زدن های ماری در مورد کار های مهمش در شغل جدیدش رو بشنوی پس دعوتش کن. جدیدا فکر کرده ملکه ویکتوریاست.
Don't invite Mary to lunch unless you want to hear her brag about all the important things she's doing in her new job. She's just as cocky as the king of spades lately
(مترجم: مهین فر)