dab something on(to) something

ترجمه: مالیدن- قرار دادن

کاربرد: حاکی از گذاشتن مقداری کمی از چیزی بر چیز دیگر

مثال: یه ذره پمادش بمال! کمی پماد بهش بزن

Dab on some ointment.

(مترجم: مهین فر)