اصطلاح موردنظر خود را اینجا بیابید...
oxford Idioms and Phrasal verbs (11-20)
حال کسی خوش نبودن/ حال کسی بد شدن
Definition: To be/get anxious or upset
مظطرب بودن/شدن و بهم ریختن
Ex: She was in a terrible state, so I decided to stay and look after her.
حالش اصلا خوش نبود بنابراین من تصمیم گرفتم کنارش بمونم و ازش مراقبت کنم.
نکته: می توانیم از کلمه terrible برای شدت دادن به این معنی استفاده کنیم.
تمرین 1: به محض اینکه خبر را شنید حالش خیلی بد شد.
عاقلانه بودن/ صلاح بودن
Definition: To be practical and logical
عملی و منطقی بودن چیزی
Ex: It makes a lot of sense to buy now while houses are cheap.
عاقلانه است الان که خانه ارزان هست خرید کنیم.
نکته: می توانیم از صفت a lot of قبل از این اصطلاح برای شدت دادن استفاده کنیم.
تمرین 2 : عاقلانه نیست کاری کنیم جلوی خانواده اش کوچک بشه.
چطور ...؟
Definition: Why something surprising has happened.
اینکه چرا یه موضوعی که جذاب هست اتفاق افتاده است.
Ex: How come you are here so early.
چطور اینقدر زود آمدی؟
نکته: این کلمه می تواند بجای why بکار رود با این تفاوت که گوینده تعجب خود را نشان می دهد و نکته حائز اهمیت این است که از نظر گرامری مستقیما بعد از how come جمله بصورت خبری می آید.
تمرین3 : چطور درب بسته است؟
چه جور/ مثل چی/دیوانه وار
Definition: very fast/hard/much...
بسیار سریع/ دشوار ....
Ex: I had to run like mad to catch the bus.
مثل چی مجبور بودم برای رسیدن به اتوبوس بدوم.
نکته: می توانیم از اصطلاح flat out بجای این اصطلاح استفاده کنیم.
تمرین 4 : مثل چی داشت باران می بارید.
برای چیزی یا انجام کاری دو دل بودن
Definition: To be uncertain about something
Ex: I was in two minds about going to Paul's last night.
دیشب دو دل بودم بروم به خانه پاول یا نه!
تمرین 5 : دو دل بودن ماشینم را بفروشم یا نه!
دست آخر/ نهایتا/ آخرش
Definition: Finally
Ex: In the end, I decided to go.
سرانجام تصمیم گرفتم بروم.
تمرین 6 : دست آخر، دو هیچ شکست خوردیم.
خوب شد که ....
Definition: I'm happy it happened that...
Ex: It's a good thing that I did.
خوب شد که این کار را انجام دادم.
تمرین 7: خوب شد که واقعیت را بهش نگفتی.
ادم خوش خنده
Definition: one who always laughs
Ex: he was a good laugh.
ادم خوش خنده ای بود.
تمرین 8 : این خیلی خوبه که شما آدم خوش خنده ای هستید.
در پول غوطه خوردن
Definition: To be rich
Ex: and apparently, he is rolling in money.
و از قرار معلوم، تو پول غوطه می خوره.
تمرین 9 : دنبال کسی هستم که پولش از پارو بالا بره.
صبح خروس خوان/ دمدمه های صبح
Definition: Early in the morning
Ex: we left the camp bright and early.
دمدمه های صبح از اردوگاه زدیم بیرون.
تمرین 10: من همیشه صبح خروس خوان بیدار میشوم تا کامروا باشم.
پاسخ تمارین
1- As soon as he heard the news, he got into a terrible state.
2- It doesn't make sense to make him lose face with his family.
3- How come the door is closed?
4- It was raining like mad.
5- I was in two minds about selling my car.
6- In the end, we were beaten two-nill.
7- It's a good thing that you didn't tell him the truth.
8- It's a good thing that you are a good laugh.
9- I'm looking for someone who is rolling in money.
10- I always wake up bright and early to catch more worms.
برای دیدن ویدئو و آزمون مرتبط کلیک کنید.